به سوی خودآگاهی 1
يكشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۲۱ ب.ظ
در زمینه خودآگاهی گفتیم که یکی از راههای رسیدن به آن، مقایسه خود با انسان ایدهآل است. اما در این مطلب میخواهیم یکی دیگر از راههایی که ما را نسبت به خود آگاه میکند، بیان کنیم. به یاد ندارم این سخن از کیست، اما دلم نمیآید که ننویسم. مواقعی در زندگی باید بتوانیم به سه سوال پاسخ دهیم:
1) اکنون چه آدمی هستم؟
2) چه آدمی میتوانم باشم؟
3) چه آدمی دوست دارم باشم؟
یک از راههای رسیدن به خودآگاهی، شناخت احساسات خودمان است. در پشت هر یک از احساسات ما، فکری نهفته است. اگر در روز اندک زمانی را با خود خلوت کرده و احساسات خود در لحظات مختلف را بررسی کنیم، میتوانیم به فکر پشت آن احساس دست یابیم و درصورت نیاز با تغییر آن فکر که اکنون آشکار شده، احساسمان را نیز عوض کنیم. مثلا ببینیم صبح که دانشگاه یا محل کار بودیم چرا خوشحال یا بهعکس ناراحت و خشمگین شدیم؟ چرا ترسیدیم؟ چه شد که امیدوار شدیم؟ چرا نگران شدیم؟ چه شد که احساس آرامش کردیم؟ و سوالات بسیاری از این دست. در زیر بعضی احساسات را بیان میکنیم:
عشق و علاقه، امید، احترام، لذت، آرامش، شادی، امنیت، رضایت، محبت، خودبزرگبینی، سربلندی، درد و رنج، شرم، غم و افسردگی، ترس، دلتنگی، خشم، خستگی، تنفر، نگرانی و دلهره، دشمنی، ناامیدی، حسادت، نارضایتی، پشیمانی، دلشکستگی، دلخوری، حقارت، بیانگیزگی، سردرگمی، بیعدالتی، خودکمبینی، خجالت، غرور و بسیاری دیگر.
بله بیایید زمانی را با خود خلوت کرده و ببینیم اخیرا کدام احساس را بیشتر داشتیم، چرا این احساس به ما دست داد و در چه شرایطی ممکن است این احساس به سراغ ما آید؟ بنده نیز که این مطالب را مینویسم، قصد خودشناسی کردهام و به امید خدا در این مسیر گام خواهم برداشت.