به سوی خودآگاهی 2

در مطلب پیشین گفتیم یکی از راه‌های رسیدن به خودآگاهی، بررسی احساسات خودمان است. در ادامه می‌گوییم دیگر چه کاری برای شناخت خود می‌توانیم انجام دهیم. یافتن ارزش‌های خودمان در زندگی نیز به خودآگاهی ما کمک می‌کند. اما ارزش‌ها چه هستند؟ ارزش چیزی است که حاضریم بخاطر آن از همه چیزمان بگذریم. برای مثال فرد ثروتمند بیماری که حاضر است برای به‌دست آوردن سلامتی خود بسیار خرج کند، را در نظر بگیرید. قطعا ثروت هم برای او مهم است ولی برای به‌دست آوردن سلامتی از پول می‌گذرد، بنابراین سلامتی برایش یک ارزش است.

به سوی خودآگاهی 1

در زمینه خودآگاهی گفتیم که یکی از راه‌های رسیدن به آن، مقایسه خود با انسان ایده‌آل است. اما در این مطلب می‌خواهیم یکی دیگر از راه‌هایی که ما را نسبت به خود آگاه می‌کند، بیان کنیم. به یاد ندارم این سخن از کیست، اما دلم نمی‌آید که ننویسم. مواقعی در زندگی باید بتوانیم به سه سوال پاسخ دهیم:

1) اکنون چه آدمی هستم؟

2) چه آدمی می‌توانم باشم؟

3) چه آدمی دوست دارم باشم؟

خودآگاهی

اگر به ما بگویند خودتان را تعریف کنید، چه خواهیم گفت؟ آیا اصلا خود را می‌شناسیم؟ گفته شده زندگی، 10 مهارت دارد که یکی از آنها، خودآگاهی است. خودآگاهی چیست؟ انسان‌های خودآگاه چه ویژگی‌هایی دارند؟

خودآگاهی به معنی شناخت توانایی‌ها، ویژگی‌های مثبت و منفی، نیازها، استعدادها وارزش‌های خود است. باید عیوب خود را بپذیریم. انسان‌های خودآگاه میدانند در زندگی چه هدفی دارند. جمله پرمعنایی آموختم که دوست دارم بنویسم و بارها و بارها بر آن تأکید کنم: انسان‌های خودآگاه هدف و در نتیجه برنامه‌ریزی دارند در حالیکه ناخودآگاهان فقط آرزو دارند!